۱۳۹۴ شهریور ۹, دوشنبه

#ایران-از خون جوانان وطن لاله دميده وز ماتم سرو قدشان سرو خميده ......

از خون جوانان وطن لاله دميده وز ماتم سرو قدشان سرو خميده ......
دل نوشته اي از مادر قهرمان امير ارشد كه براي پسرش مي خواند :
برای پسر مبارزم . امیر ارشد تاج میر
نفسم را توی سینه حبس می کنم .
می خواهم بدانم چقدر می توانم تحمل کنم و نفس نکشم
چند دقیقه ؟
نه نمی شود . پر پر می زنم . هوا می خواهم .
تو چگونه تحمل کردی ؟
چقدر طاقت آوردی ؟
ریه ات را له کردند . بدون ریه مگر می شود نفس کشید ؟
دل نوشته اي از مادرامير ارشد اين شيرزن قهرمان كه به وجود او همه ما افتخار ميكنيم
حنجره ات را له کردند . چگونه فریاد کشیدی ؟
برای دردهای که کشیدی بمیرم .
چقدر پر پر زدی ؟ چقدر عذاب کشیدی ؟
می دانم به تو حتی فرصت نگاه کردن به خورشید را ندادند .
از عذاب بی نفسی مردی ...........
وای نفسم بند آمد . نه از حبس کردن توی سینه . که از دردی که تو کشیدی .
بیا نفسهایم برای تو . ریه ام . قلبم . حنجره ام برای تو .
نفس بکش . فریاد بزن . اگر خدایی هست صدایش کن.
من نمی توانم . نمی توانم . حنجره ام زخمی ست .
ریه ام له شده و ریتم قلبم کند کند است.
درد دارم . درد دارم . درد دارم .
ای همه درمانم تو .



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر